tag:blogger.com,1999:blog-9109813.post8603368886581542451..comments2023-06-28T07:42:31.325-04:00Comments on داستان کوتاه: حافظه ی منNaserhttp://www.blogger.com/profile/06378363821712920829noreply@blogger.comBlogger9125tag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-54313914472301098762009-06-08T09:48:11.323-04:002009-06-08T09:48:11.323-04:00به نظر من این یه قدرت خارق العاده ی ذهن ماست.مثلا ...به نظر من این یه قدرت خارق العاده ی ذهن ماست.مثلا در یه برهه ای از زمان خیلی خیلی خوشحال بودم یادمه اون موقع خیلی توت خشک (!) می خوردم همین قضیه باعث شد هر وقت توت می خورم یاد اون روزا بیافتم!این خیلی عالیه نه؟!این که یه رایحه .یه غذای خاص!و...مثل یه ماشین زمان عمل کنه و به واسطه ی اونها شما ناخود اگاه یاد خاطراتتون بیافتید<br /> آرزومند آرزوهایتان <br /> رهاAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-91785790730860419042009-05-06T03:04:00.000-04:002009-05-06T03:04:00.000-04:00سلام من معصوم هستم داستانای تو داستان نیستن بلکه ت...سلام من معصوم هستم داستانای تو داستان نیستن بلکه تکه نویسی های جالبی هستن به سبک زویا پیرزاد من فکر می کنم که شما باید روی طرح دقت بیشتری داشته باشین توی متنای شما حادثه یا اتفاق که اصلی ترین قسمت یه داستانه نیست با کمک صفحه ی حوادث روزنامه بنویس اون طرح داره تو شیوه ی نگارش اونقد بنوی س که توی طرح خودکفا بشی .<br />بایMASOOMnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-38524116124666768212009-04-23T19:05:00.000-04:002009-04-23T19:05:00.000-04:00این پست و پست بعدی خیلی توی ذهنم می چرخند. خصوصا ت...این پست و پست بعدی خیلی توی ذهنم می چرخند. خصوصا تعبیرت از این پدیده در این قسمت که گفتی: <br /> چون تصویر جدید و خاطره ی جدیدی از بعضی افراد و قسمت های زندگی ندارم، ذهن شروع به بازیابی و به یاد آوری بعضی از این خاطرات گذشته می کنه.Sohail S.https://www.blogger.com/profile/00955395801297475501noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-42570436416400441192009-04-18T21:42:00.000-04:002009-04-18T21:42:00.000-04:00ناصر، برای همیشه چون حس الانم اینو می گه. دور و جد...ناصر، برای همیشه چون حس الانم اینو می گه. دور و جدا چون فکر نمی کنم دوری و ارتباط نزدیک زیاد امکانپذیر باشه.<br /> <br />سهیل جان، قطعا با نظرت موافقم و به چیزی که می گی باور دارم، رفتن به استقبال زندگی جدید.Mehdihttps://www.blogger.com/profile/10574050958593921601noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-44445479944774034262009-04-16T05:37:00.000-04:002009-04-16T05:37:00.000-04:00مثل آرشیو فیلم، موسیقی، مجله و یا... میمونه که وق...مثل آرشیو فیلم، موسیقی، مجله و یا... میمونه که وقتی بعد از مدتی به اونها سرک میکشی (این سرک کشیدن شاید بهخاطر پیدا کردن چیزی باشه که بهاش در اون زمان احتیاج پیدا کردی.)، انگار که به گنجینهی تازهای دست پیدا کردی که در عین حال آشنا هم هست.ع زhttp://ranginkamanesefid.blogfa.com/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-71754353396815581192009-04-12T23:40:00.000-04:002009-04-12T23:40:00.000-04:00این تجربه خیلی جالبه هر چند همونطور که گفتی ممکنه ...این تجربه خیلی جالبه هر چند همونطور که گفتی ممکنه غم انگیز هم باشه. من فکر کنم یکی دو مورد رو یادم میاد. اگه اشتباه نکنم این مال اولین جدایی طولانی از خانواده ست. منظورم اینه که احتمالا بعد از اینکه بتونی دوباره اونا رو ببینی و همینطور با گذر زمان ممکنه این تجربه کمتر اتفاق بیفته.Maryamhttps://www.blogger.com/profile/14993253193006884347noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-65066466676757499382009-04-12T19:04:00.000-04:002009-04-12T19:04:00.000-04:00این بخاطر تغییر محیط هم هست. من مرتب جزئیاتی از گذ...این بخاطر تغییر محیط هم هست. من مرتب جزئیاتی از گذشته (طبیعتا ً از ایران)یادم میاد و گاهی زیاد تکرار میشه و تکرارش اذیت کننده میشه. شخصا ً فکر میکنم خوب باشه که نگذاریم اینها باعث عدم پذیرش تغییر و محیط جدید بشه. یک جورایی رفتن به استقبال تجربه ی ماجراها و زندگی های جدید... به نظر شما این دید درسته؟Sohail S.https://www.blogger.com/profile/00955395801297475501noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-69794247021507879352009-04-12T00:36:00.000-04:002009-04-12T00:36:00.000-04:00براي منم پيش اومده اين يادآوريهاي عجيب خاطرات. هيچ...براي منم پيش اومده اين يادآوريهاي عجيب خاطرات. هيچ وقت هم نتونستم تحليلش كنم.parissahttps://www.blogger.com/profile/17803480544589586103noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-9109813.post-76188281880399378862009-04-12T00:04:00.000-04:002009-04-12T00:04:00.000-04:00من شخصا همچین تجربه ای ندارم یعنی یادآوری چیزهای ف...من شخصا همچین تجربه ای ندارم یعنی یادآوری چیزهای فراموش شده. ولی فکر می کنم همونطور که گفتی هم جالب و هیجان انگیز باشه هم غم انگیز. غم انگیز چون یه جور نوستالژی داره بصورت طبیعی و حتا غیرمنطقی به دوران کودکی. اما "برای همیشه" و "دور و جدا" چرا؟Naserhttps://www.blogger.com/profile/06378363821712920829noreply@blogger.com