سلام پریسا جان به اجازه ی مهدی می خواستم بگم که این هایکو مثل اغلب هایکو ها و مثل کارهای کیارستمی برای من خیلی تصویری بود. تصور کن یه خونه ی مجلل رو که قراره امروز ماموز سرشماری بره در اون خونه. هر دو کمی هیجان زده اند و برای اولین بار خدمتکار خودش رو از جنس خانمش می دونه. هر دو ارزش این رو پیدا کردن که به عنوان یک آیتم سرشماری دیده بشند. شعر فروغ رو یادته؟ من فتح کردم و ... من این جوری خوندم شعر رو.
نه! خودم اعتراف می کنم من فکر می کردم "عباس کیارستمی,گرگی در کمین" هم قسمتی از مطلبه و مدام داشتم دنبال ارتباط معنایی بین این چهار سطر می گشتم حالا در مورد این که چطور آدم گیجی مثل من متوجه نمی شده که این قسمت به منبع متن اشاره می کنه و اصلا با یک رنگ و فونت دیگه نوشته شده دیگه نمی دونم چی بگم
۹ نظر:
بسیار بسیار زیباست.
اینجا خیلی داره سخت می شه یه فکری به حال خواننده های زیر دیپلم بکنید
حالا اینکه روز سرشماریه . روز قیامتو بگو .
آقا من قبلنا هم سر می زدم به اونجا ها .
پريسا جان
تو خواننده ي زير ديپلم پيدا كن من يه فكري به حالش خواهم كرد:))
خداییش من منظوراین پست رو نمی فهمم
سلام پریسا جان
به اجازه ی مهدی می خواستم بگم که این هایکو مثل اغلب هایکو ها و مثل کارهای کیارستمی برای من خیلی تصویری بود.
تصور کن یه خونه ی مجلل رو که قراره امروز ماموز سرشماری بره در اون خونه. هر دو کمی هیجان زده اند و برای اولین بار خدمتکار خودش رو از جنس خانمش می دونه. هر دو ارزش این رو پیدا کردن که به عنوان یک آیتم سرشماری دیده بشند.
شعر فروغ رو یادته؟ من فتح کردم و ...
من این جوری خوندم شعر رو.
ممنون بلاخره فهمیدم
مشکلی رو که باعث گیج شدنم شده بود بهتره در انظار عمومی توضیح ندم ولی می تونید محض خنده از مهدی بپرسید
ها! حالا دیگه من نفهمیدم. بهتره از خود کیارستمی بپرسم
نه! خودم اعتراف می کنم
من فکر می کردم "عباس کیارستمی,گرگی در کمین" هم قسمتی از مطلبه و
مدام داشتم دنبال ارتباط معنایی بین این چهار سطر می گشتم
حالا در مورد این که چطور آدم گیجی مثل من متوجه نمی شده که این قسمت به منبع
متن اشاره می کنه و اصلا با یک رنگ و فونت دیگه نوشته شده دیگه نمی دونم چی بگم
ارسال یک نظر