میگویید کتابهایش در آلمان نیز به اندازهی اینجا فروش میرود، که یکی از داستانهای قدیمیاش برای چاپ در مجموعهی شاهکارهای مدرن انتخاب شده، که او را در کنار ب و ج یکی از نویسندگان پیشروی نسل "بعد از جنگ" میدانند و نهایتا و مهمتر اینکه او ناقدی خطرناک است. ظاهرا معتقدید همه باید راز شیطانی موفقیت او را مکتوم نگاه داریم، موفقیتی که مانند سفر در قسمت درجهی دو قطار با بلیط درجهی سه است، یا – چنانچه تشبیهم به اندازهی کافی روشن نیست – نتیجهی گذاشتن لیلی به لالای بدترین طبقهی جماعت کتابخوان است – نه آنها که با داستان پلیسی نشئه میشوند، باز خدا پدر آنها را بیامرزد – بل آنها که چون از خواندن قدری فروید یا "جریان سیال ذهن" یا چیزهای دیگر تکان خوردهاند بدترین و مبتذلترین کتابها را میخرند – و از سر اتفاق اصلا نمیفهمند و نخواهد فهمید که بدبینها و منفیبافهای امروز برادرزادههای ماری کورِلی و خواهرزادهی گروندیِ پیرند. چرا باید راز شرمآور را پنهان داریم؟ این پیوند ماسونی برای رواج ابتذال یا درواقع ابتذالپرستی چیست؟ مرگ بر این خدایان دروغین!
زندگی واقعی سباستین نایت، ولادیمیر ناباکوف، ترجمهی امید نیکفرجام، انتشارات نیلا، چاپ دوم 1385
زندگی واقعی سباستین نایت، ولادیمیر ناباکوف، ترجمهی امید نیکفرجام، انتشارات نیلا، چاپ دوم 1385