در این وبلاگ یادداشتهای کوتاه ناصر فرزینفر و مهدی حبیب آگهی را میخوانید
واقعا
عکس این جوون رو توی شرق دیدم. خیلی قشنگ می خندید. واقعا قشنگ بود خنده اش.
محافظه کارانه بیان کردی
شایدم هنرمندانه
حالا فهمیدم که منظور ناصر از اون خنده چی بود. البته واقعا سخت بود که بشه منظور تو رو از نوشتن این شعر فهمید اما درکت میکنم
ارسال یک نظر
۵ نظر:
واقعا
عکس این جوون رو توی شرق دیدم. خیلی قشنگ می خندید. واقعا قشنگ بود خنده اش.
محافظه کارانه بیان کردی
شایدم هنرمندانه
حالا فهمیدم که منظور ناصر از اون خنده چی بود. البته واقعا سخت بود که بشه منظور تو رو از نوشتن این شعر فهمید اما درکت میکنم
ارسال یک نظر