1- امیرکبیر در پاسخ یادداشتِ شاه مبنی بر این که نمی تواند برای دیدن سانِ سواره به میدان برود، بر او عتاب می کند و می نویسد:
"با این طفره رفتن ها و امروز و فردا کردن ها و از کار گریختن در ایرانِ به این هرزگی حکما نمی توان سلطنت کرد. گیرم من ناخوش (شدم) یا مُردم؛ فدای خاک پای همایون! شما باید سلطنت بکنید یا نه؟ اگر شما باید سلطنت بکنید، بسم الله! چرا طفره می زنید؟"
2- روزی که قرار بوده است شاه برای دیدن سان از قشون به میدان برود، میرزا آقاخان در یادداشتی به او نوشت:
"هوا سرد است؛ ممکن است به وجود مبارک صدمه ای برسد. دو تا خانم بردارید ببرید ارغوانیه عیش کنید!"
مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی (تاملی درباره ی ایران، جلد دوم: نظریه ی حکومت قانون در ایران، بخش نخست)، جواد طباطبایی، انتشارات ستوده، چاپ اول، 1385
۱ نظر:
فکر کنم الان تمامی حضرات از نوادگان ميرزا آقاخان هستند
ارسال یک نظر