آنچه می خوانید بخشی از مطلبی نسبتا کوتاه با عنوان اولین رمانهای فارسی را مخفیانه میخواندند در وبلاگ پویاست:
شیخ ابراهیم زنجانی از روحانیون روشناندیش دوران مشروطه و نمایندهی دورهی اول مجلس شواری ملی از زنجان، در خاطراتش که هنوز پس از بیشتر از 70 سال در ایران جزو کتابهای ممنوعه است مینویسد:
"... بعد میرزا هاشم خان یک روز مرا ملاقات کرد و گفت: آخر شماها چرا باید تنها آخوند باشید، مگر دیانت از آگاهی وبصیرت مانع است؟ خوب است لامحاله رمان بخوانید. پرسیدم رمان چیست؟ گفت کتاب حکایت را میگویند که در فرنگستان رسم است، خیلی مینویسند و میخوانند. مانند حکایات قدیم ما از نوشآفرین و شیرویه و الفلیله و لیله (هزار و یکشب). گفتم من که زبان فرنگی نمیدانم. گفت: چند کتاب ترجمه شده، آشکار هم هست من میدهم بخوانید. پس کتاب سه تفنگدار را جلد اول و دویم و سوم را محرمانه خواندم و وضع غریبی در ادای مطلب و طرز نوشتن دیدم. بعد کتاب کنت منت کریستو را دادند خواندم و رمانهای کوچک دیگر". و درجای دیگر ادامه میدهد: "بعضی رمانها بسیار به بیداری من و جلب به علوم و ترقی تاثیر کرد".
مترجم این رمانها محمد طاهر میرزا اسکندری بود.
شیخ ابراهیم زنجانی از روحانیون روشناندیش دوران مشروطه و نمایندهی دورهی اول مجلس شواری ملی از زنجان، در خاطراتش که هنوز پس از بیشتر از 70 سال در ایران جزو کتابهای ممنوعه است مینویسد:
"... بعد میرزا هاشم خان یک روز مرا ملاقات کرد و گفت: آخر شماها چرا باید تنها آخوند باشید، مگر دیانت از آگاهی وبصیرت مانع است؟ خوب است لامحاله رمان بخوانید. پرسیدم رمان چیست؟ گفت کتاب حکایت را میگویند که در فرنگستان رسم است، خیلی مینویسند و میخوانند. مانند حکایات قدیم ما از نوشآفرین و شیرویه و الفلیله و لیله (هزار و یکشب). گفتم من که زبان فرنگی نمیدانم. گفت: چند کتاب ترجمه شده، آشکار هم هست من میدهم بخوانید. پس کتاب سه تفنگدار را جلد اول و دویم و سوم را محرمانه خواندم و وضع غریبی در ادای مطلب و طرز نوشتن دیدم. بعد کتاب کنت منت کریستو را دادند خواندم و رمانهای کوچک دیگر". و درجای دیگر ادامه میدهد: "بعضی رمانها بسیار به بیداری من و جلب به علوم و ترقی تاثیر کرد".
مترجم این رمانها محمد طاهر میرزا اسکندری بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر