۱۳۸۵/۸/۲

بشتابید

من داستان تیر گچ ریخته را بعد از کمی تغییر برای شرکت در مسابقه ی سایت سخن ثبتش کردم. اگر دوست داشتید بعد از روتوش شدنش (که منجر به روشن شدن علت نامگذاری آن شده) بخوانید، می توانید به اینجا مراجعه کنید.

۷ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

امیدوارم که موفق باشی

ناشناس گفت...

ناصر جان، من هم در آخرین دقایق شب یکشنبه، 30 مهر ماه که آخرین روز این ماه بود و از آن به پس مهلت فرستادن داستان به سایت سخن نیز تمام میشد داستانم "غربت شمع" را فرستادم که متأسفانه هنوز قابل مشاهده نیست. نمیدانم شاید دیر فرستادم. آرش

Naser گفت...

سلام
مرسی علی جان
آرش! فکر کنم بهتر باشد که با شماره ی تلفنی که برای تماس با سایت در بخش پذیرش داستان گذاشته اند، تماس بگیری و موضوع را بگویی. من که یکبار زنگ زدم، جوابدهی شان خوب بود. امتحان کن.

ناشناس گفت...

ناصر جان برات آرزوی موفقیت می کنم! نمونه ی تدوین شده ی داستانت دوست داشتنی و جالب بود!1

ناشناس گفت...

ناصر خوب، از توسیه ات سپاسگزارم، اما من در کپنهاگ هستم و کمی برایم مشکل است با ایران تماس بگیرم. البته زیاد هم مهم نیست که در مسابقه شرکت کنم یا نه. عوض آن اگر شرکت داده نشوم شاید بتوانم داستان را در جای دیگری به چاپ برسانم. به امید موفقیت. آرش. www.arashabdi.com

Naser گفت...

سلام آرش عزیز!
اگر بخواهی من می توانم به جای تو تماس بگیرم و موضوع را جویا شوم. اگر دوست داشته باشی البته.

ناشناس گفت...

درود ناصر
چند روزی است که بخش داستان های کوتاه تارنمای سخن به روز نشده است، نمی دانم چرا. اما پیشنهاد خوبی کردید. اگر برای شما ممکن است این زحمت را برایم بکشید و پرسشی انجام دهید. دست شما را از دور می بوسم و منتظر هستم. قربانت: آرش شریف زاده عبدی