۱۳۸۶/۵/۱۱

برادر محسن، نارنجک و استخاره

پوستر فیلم اجاره نشین ها
گفتم یه کم حالتون گرفته بشه، همین؛
محسن مخملباف طی نمايش فيلم اجاره نشين ها در جشنواره فيلم فجر نامه اي به سيدمحمد بهشتي رئيس سابق بنياد سينمايي فارابي نوشت. اين نامه و در ادامه پاسخ بهشتي (که به عين از کتاب «تاريخ سينماي ايران»، نوشته جمال اميد، جلد دوم، صفحه 547 آمده است) را می خوانید:

نامه مخملباف

بسمه تعالي
برادر بهشتي،
سلام خسته نباشيد. انصاف حکم مي کند که تلاش شما را در جهت رشد کمي سينما بستايم. اجرکم علي الله؛ اما وجود فيلم هايي چون اجاره نشين ها را به چه حسابي بگذارم. بي دقتي شما؟، بي اعتقادي شما؟، در صورت آخر اعتماد پاک مهندس موسوي را به شما نمي توانم نديده بگيرم. برادر عزيز از شما خيلي خوبي مي گويند. خيلي ها مي گويند دو سه سال پيش در محضر مهندس مرا امر به ثواب کرديد، يادتان هست؟ پس من باب ثواب مي گويم؛ حاجي واشنگتن را که گردن نگرفتيد، اجاره نشين ها به گردن چه کسي است؟ اگر فيلم را نديده ايد، ببينيد. اگر ديده ايد يک بار ديگر ببينيد. شما را به همان حضرت اباالفضل (ع) تکليف کسي چون من با شما چيست؟ ارج گذاريتان به جنگ را باور کنم يا اغماضتان را در مورد امثال اجاره نشين ها، اميدوارم که همچنان ما را متحجر ندانيد که مثلاً به هنر تبليغاتي و سفارشي معتقديم يا با انتقاد مخالفيم. اما انتقاد در چارچوب انقلاب و اسلام يا هجو اصل اسلام و انقلاب؟ توهين مي شود اگر بگويم فيلم ديدن بلد نيستيد. مي توانيد بنشينيد با هم اجاره نشين ها را ببينيم. من باب ثواب گفتم، گناه که نکرده ام؟، واقع قضيه اين است که دو ساعت پيش که فيلم را ديدم حاضر بودم به خودم نارنجک ببندم و مهرجويي را بغل کنم و با هم به آن دنيا برويم. اما يک ربع پيش که با قرآن استخاره کردم خوب آمد که به شما بگويم و نه به کس ديگر. اداي وظيفه کردم؛ ثواب يا گناه؛ آخرت خودتان را به دنياي ديگران نفروشيد.

محسن مخملباف

***
پاسخ بهشتي به مخملباف

بسمه تعالي
هنرمند گرامي برادر مخملباف
با سلام
نامه پرمطلب و موجز و برادرانه شما را خواندم. از اظهار لطف شما برادر گرامي سپاسگزارم. به دليل اشتغالات مربوط به جشنواره متاسفانه هنوز موفق به ديدن بسياري از فيلم ها نشده ام. در مورد فيلم اجاره نشين ها با نظراتي که تا به حال از جانب برادران مسلمان و مطلع به سينما شنيده ام عموماً آن را فيلمي متوسط در سطح برنامه هاي انتقادي تلويزيون ديده اند و البته با ساختي سينمايي. بسيار خوشحال مي شوم اگر نظرتان را مشروح تر بدانم.
اميدوارم هر چه زودتر موفق به ديدن اين فيلم و فيلم هاي ديگر جشنواره بشوم و همچنين از نظر مشروح شما نيز راجع به اين فيلم و احياناً فيلم هاي ديگر امسال مطلع گردم.
با تشکر مجدد از عنايت شما و با اميد به توفيق شما در راه خدمت به اسلام و مسلمين.

سيدمحمد بهشتي

به نقل از صفحه ی سینمای روزنامه ی شرق دهم مرداد

راستی حواستان بود که چطور برگمان و آنتونیونی پشت سر هم فوت کردند!

۶ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
علی فتح‌اللهی گفت...

خوب فکر کنم یه کمی تند رفتم. یعنی راستش این چند روزه جند تا مطلب اینجوری خونده بودم بعد یه دفعه احساس کردم زورم فقط به تو میرسه. بیشتر از این کفری بودم که بزرگان این جمع روشنفکری تو این اوضاع قمر در عقرب افتادن به جون هم و پته همدیگه رو میریزن رو آب. به خاطر همینم پاکش کردم چون نظر واقعی من نسبت به تو این نبود. ببخشید

ناشناس گفت...

چند سال پیش فوت کرد اما شعر های کوتاه اون هنوز رودست ندارن

شاعری قبله نما را گم کرد
سجده بر مردم کرد

شاعری وام گرفت
شعرش آرام گرفت

اگر کمی توی گوگل بگردید شعرهای کوتاه بیشتری پیدا میکنید
موفق باشید

ناشناس گفت...

بعد از برگمان و آنتونیونی احتمالاً نوبت زبونم لال منه ...
فکر کنم یه ککی به تومون ما کارگردانا افتاده
بدرود برادران و یاران

هاها

آقا من یه زیرآبی از این مخملباف گوشکوب یه روزی اگر وقت کردم می زنم حالا ببینین

Naser گفت...

سلام علی جان
باب طوری نیست. ما که با هم از این حرفها نداریم.
راستیاتش من از بعضی از فیلم های مخملباف خیلی خوشم م یاد: سکوت، نون و گلدون، سلام سینما
راستش این مطلب رو که خوندم کلی بامزه اومد به نظرم صحنه ی محسن و نارنجک و داریوش
گفتم بگم شما هم بخندید.
ولی اگه مطلب جدی ای گفته بودی که پاکش کردی، بد نیست دوباره بذاری.

آقا محمد شما سه تا کارگردان رو کجا می بره این عزرائیل؟ بپا نترکی از تواضع بچه!
:(

ناشناس گفت...

مطلب خيلي جالبي بود. نارنجك، استخاره. چقدر تغيير! بعضي از فيلم هاي مخملباف واقعا عالي هستند. به نظرم ناصرالدين شاه آكتور سينما يكي از شاهكارهاي سينماي ايران است. براي مخملباف و امثال او احترام قايلم. براي تمام كساني كه شهامت تغيير را دارند