۱۳۸۸/۳/۱۸

صفت باربَد مطرب

باربد چون بلبل مست در آمد و بربط در دست گرفت و از صد دستان که در ساز او بود سی لحن خوش آواز برگزید که گاهی دل می‌داد و گاهی هوش می‌بُرد و آن سی لحن عبارت بودند از:
گنج بادآورد، گنج گاو، گنج سوخته، شادُروانِ مروارید، تخت طاقدیسی، ناقوسی، اورنگ، حقه‌ی کالوسی، ماه برکوهان، مشکل دانه، آرایش خورشید، نیمروز، سبز در سبز، قفل رومی، دستان سورستان، سرو سهی، نوشین باده، رامش جان، ساز نوروز، مُشکویه، نوای مهرگانی، مُروایِ نیک، شبدیز، شب فرخ، فرخ روز، غنچه‌ی کبک دری، نخجیرگان، خون سیاوش، کین ایرج، باغ شیرین.

خسرو و شیرین

۱ نظر:

علی فتح‌اللهی گفت...

خیلی خوشگل اومدی اینو