۱۳۸۷/۸/۳۰

من سردم است

من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار ای یگانه ترین یار آن شراب مگر چند ساله بود؟
نگاه كن كه در اینجا زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشتهای مرا می جوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری؟
من سردم است و از گوشواره های صدف بیزارم
من سردم است و میدانم
كه از تمامی اوهام سرخ یك شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی به جا نخواهد ماند.

امروز دقیقاً یک سال می شه که من از ایران اومدم. می خوام بنویسم ولی چیزی به ذهنم و زبونم نمی آد. امروز و هر روز و چند ماهی می شه که مدام سردمه. این شعر فروغ شاید بی ربط اما مدت هاست که از ذهن و زبانم دور نمی شه.

من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد...

۱۳ نظر:

ناشناس گفت...

عالی بود مخصوصا حس که القا کرده؟http://badtoy.blogfa.com/به ما هم سر بزنید!

علی فتح‌اللهی گفت...

برای من ای مهربان چراغ بیاور
وی ک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم

ناشناس گفت...

اگر به دور و برت نگاه کنی خواهی دید که جایی برای گرم شدن هم هست.
من گرمم است و انگار هرگز نمی خواهم سرد شوم.

ناشناس گفت...

اميدوارم به اين يك سال، چند روز بيشتر اضافه نشه. چند روز يا فوقش چند هفته. هر چه كوتاه تر و كوتاه تر... و اميدوارم گرما رو زودتر توي وجودت و تمام زندگيت حس كني. هر چند كه جايي هم كه انتظارت رو مي كشه چندان سرزمين گرمي نيست توي فصل سرما ;)

Mehdi گفت...

مرسی مریم جان. من هم امیدوارم و خوشبین البته.

Nazanin گفت...

و من هنوز از ايران نرفته، دارم غصه ی رفتن می خورم..

Sohail S. گفت...

ولی بیاد بیاور، که ایران ممکنه سرد تر باشه! وقتی آدم یه جا میره طول میکشه تا گرم بشه. (من خودم هنوز گرم نشدم!)

Sohail S. گفت...

بی ربط: یک شعر
http://blog.360.yahoo.com/blog-_F_RAtw_crMIxRS0qEE2bFlc?p=451

Naser گفت...

عجب! به نظرم خیلی خیلی بیشتر از یه ساله که ندیدمت.

Forough گفت...

نگران نباش مهدی جان، وقتی رسیدی کانادا تازه می فهمی سرما یعنی چی :) ولی در هر حال امیدوارم که در آینده زندگیت همیشه پر از گرما و شادی باشه

علي دهقانيان گفت...

رفتن از یه مملکت نفت خیز ممکنه که باعث سرما بشه اما خودت خوب میدونی که این بخاری های علاء الدین قدیمی خطر آتیش سوزی شون خیلی زیاده.

parissa گفت...

چقدر من بهت گفتم لباس گرم ببر
گوش ندادي كه!:)

ناشناس گفت...

حالا حسابش و بکن باد هم بیاد