منم همین طورم. یه جورایی خودمم باورم نمیشه این همه اُمید و انرژی از کجا میارم. اما خُب هست و ازش استقبال و استفاده میکنم. با سیاوش حرف زدم و اونم گفت که خیلی دوست داره تو فیلم باشه و یا هر جور که میتونه کمکم کنه. بعد نشستم پای فیلمنامه و ایده ی تخته نرد اومد تو کله م و تقریبن به صحنه ای که هیچی براش نداشتم و خالی بود یه پوسته ی قابل بحث داد. قبلش فقط میدونستم توش چهجوری ئه اما با چه قیافه ای رو نه. :-) وقتی آدم حالش خوب باشه مغز انگار چیزای خوب ترشح میکنه.
۱۱ نظر:
عالی.ناصر جان اگر یک راهی پیدا نکنی برای پاک کردن فید مطالب همین روزها باید در وبلاگم را تخته کنم.
می دانی که مرتبط با مطلبی هست که دیروز نوشته بودم.
منم همین طورم. یه جورایی خودمم باورم نمیشه این همه اُمید و انرژی از کجا میارم. اما خُب هست و ازش استقبال و استفاده میکنم.
با سیاوش حرف زدم و اونم گفت که خیلی دوست داره تو فیلم باشه و یا هر جور که میتونه کمکم کنه. بعد نشستم پای فیلمنامه و ایده ی تخته نرد اومد تو کله م و تقریبن به صحنه ای که هیچی براش نداشتم و خالی بود یه پوسته ی قابل بحث داد. قبلش فقط میدونستم توش چهجوری ئه اما با چه قیافه ای رو نه. :-)
وقتی آدم حالش خوب باشه مغز انگار چیزای خوب ترشح میکنه.
پریسا خانوم من از قول همتای وبلاگنویسم آقا ناصر قول میدم که تا فردا چهل پنجاه تا مطلب شر کنه که اون مطلبه خودش ته نشین بشه...
بچه ها من یکی که جدن این روزا هر وقت ناامید شدم از وبلاگای بچه های داخل امید گرفتم خداییش شماها معرکه اید
با سلام با داستان های کوتاه در کافه کنج منتظر شما هستیم
cafee-konj.blogfa.com
به قول معروف «هویجوری»
چه خوب این گونه است!
kheili khoobe. post e khoob i bood
من همیشه میام این پست رو چک می کنم ببینم کسی حرف جدیدی زده یا نه
یکی از بهترین چیزهایی که این اواخر تو وبلاگستان دیدم. مرسی
haminjuri kolan be hamechiz?
ارسال یک نظر