۱۳۸۵/۱۱/۲۴

فرش ایران

دیشب فرش ایران رو دیدم. ظاهرا سیمرغ بلورین برده برای نگاه ملی یا یه همچین چیزی.(چه سیمرغ هایی داریم ما!)
خیلی خوشم اومد ازش. مخصوصا که من فکر می کردم 7 اپیزود باشه ولی 15 اپیزود بود. جمع شدن این همه کارگردان ِ نامدار خودش حالی میده مخصوصا که موضوع فرش باشه.
از اپیزود های ساخت ِ کمال تبریزی، بهرام بیضایی و یه اپیزور به اسم "فرش، اسب، ترکمن" که ساخت ِخسروسینایی بود و چند تای دیگه بیشتر خوشم اومد.
---
مرتبط:
موزه فرش ایران
پایگاه پژوهشی فرش ایران
---
مرسی از دوستانی که تو صف وایسادن و من ِ نا امید از دیدن ِ این فیلم رو خوشحال کردن.

۱۰ نظر:

Nazanin گفت...

سلام،

ديشب يک لحظه توی تلويوزيون ديدم يکی که دعوتش کردن بره سيمرغ بگيره، رفت و فحش داد و
گفت من از امين حيايی و اکبر عبدی و شريفينيا معذرت ميخوام و کلی دلش پر بود. داستانش ميدونين
چی بوده؟

Mehdi گفت...

ظاهرا ده نمکی بوده که واسه فیلم اخراجی ها جایزه گرفته. آقای ده نمکی رو می شناسید؟ اگه آره که بقیه ی داستان رو از کسی نپرسید;)

Mehdi گفت...

راستی جای مریم از همه بیشتر خالی بود.

Naser گفت...

ظاهرا قضیه مربوط به فیلم اخراجی ها می شه که علی رغم اینکه هیچ جایزه ای از طرف داوران نگرفت، ولی از طرف تماشاچیان به عنوان بهترین فیلم انتاب شد.
خودش می گه:
وقتی اسم اخراجی ها را خواندند کاسه ساز بالا رفت و جایزه را گرفت و پشت تریبون رفت و گفت من این جایزه را به کارگردان فیلم اقای ده نمکی تقدیم می کنم..به یکباره سالن منفجر شد..من نمی خواستم بالای سن بروم مردم همه اصرار می کردند و من هم راه افتادم ..

بالای سن کاسه ساز جایزه را سمت من اورد اما من با ناراحتی ان را پس زدم و پشت تریبون رفتم ..
گفتم من نه مرغ می خواهم نه سیمرغ...من شرمنده مردمی هستم که تا ساعت ۴ صبح جلو سینما ها بودند و اخراجی ها را پسندیدند اما داوران ما نظر مردم را نپسندیدند..همیشه اینطور بوده نخبگان ما عقب تر از مردم حرکت می کردند...
دادو فریا د مردم با تکرار لفظ اخراجی ها اخراجی ها سالن را می لرزاند..داوران و مسئولین زورکی می خندیدند و سرخ می شدند...من گفتم از اکبر عبدی و شریفی نیا و امین حیایی و خیلی هایی که به خاطر وجود من در این فیلم به انها ظلم شد غذر می خواهم..
در اخر هم گفتم سینمای ما شبیه سیاست ماست همان باند بازی و مافیا و انحصار طلبی ..من اگر نتوانم دیگر فیلم هم بسازم همین یکی برای زدن پوز برخی بس بود..من بچه که بودم دوست داشتم قاضی شوم اما امروز با دیدن این قضاوت ها دیگر دوست ندارم هیچ وقت قاضی شوم..
مردم فریاد می زدند و اسم فیلم و مرا می بردند گرچه من دیگر صدای انها را نمی شنیدم مثل فیلم اسارتاکوس شده بود انگار من به جای انها جنگیده بودم و ....
پرستوئی پشت تریبون رفت و گفت از خدا می خواهم به همه ما صبر بدهد..


راستی همه اش اینجاست:
http://dehnamaki.blogfa.com/8511.aspx

هیجان، عدالت، صبر همگانی

ناشناس گفت...

مرسي مهدي جان
واقعا خوشحالم كه تونستي اين فيلم رو ببيني. اميدوارم فرصتي پيش بياد كه ماهم بتونيم ببينيمش

parissa گفت...

خواهش مي كنم .قابلي نداشت

ناشناس گفت...

فرض کنین مهران مدیری با دارو دستش فیلم بسازه .
احتمالاً مجبور بشن به خاطر مردم چن تا سیمرغ اضافه هم بدن .
اونوقت امسال این یارو هم خفه می شدن .

خیلی دوس داشتم این فیلم فرش رو ببینم منتها دیر رسیدم و تازه صف سینما آفریفا تا دو تا سانس بعدیش هم جواب نمی داد.

Unknown گفت...

http://dehnamaki.blogfa.com/8511.aspx !!!
ناصر عجب خوره ای هستی! مواظب باش وبلاگی که نخونده باشی از دستت در نره!

Nazanin گفت...

مرسی برای اطلاعات!

علی فتح‌اللهی گفت...

ممنون از همه منم خیلی دلم میخواست جریان این جشنواره امسال رو بفهمم. ولی خوب این که این همه سروصدا نداره خوب سالهای قبلی هم بودن فیلمایی که بهترین فیلم منتخب تماشاچی بودن اما لزوما بهترین فیلم رو نگرفتن. جون به جونش کنن ده نمکیه دیگه کاریش نمیشه کرد