پرسیدند:
"از بیرون آمدهای؟"
(این اولین سوالی است که بر حسب عادت، در قبال هر تازه وارد به زبان میآید.)
جواب دادم: "نه" (و این جواب نخستین جوابی است که به حسب عادت هر تازه واردی میدهد.)
مرادشان این بود که، بیگمان، تازه بازداشتم کردهاند و در نتیجه از خارج آمدهام ... من، به عکس، پس از نود و شش ساعت بازجویی گمان نمیبردم که از خارج میآیم: مگر زندانی کارکشتهای نشده بودم؟ با این همه، اهل خارج بودم!
"از بیرون آمدهای؟"
(این اولین سوالی است که بر حسب عادت، در قبال هر تازه وارد به زبان میآید.)
جواب دادم: "نه" (و این جواب نخستین جوابی است که به حسب عادت هر تازه واردی میدهد.)
مرادشان این بود که، بیگمان، تازه بازداشتم کردهاند و در نتیجه از خارج آمدهام ... من، به عکس، پس از نود و شش ساعت بازجویی گمان نمیبردم که از خارج میآیم: مگر زندانی کارکشتهای نشده بودم؟ با این همه، اهل خارج بودم!
مجمع الجزایر گولاگ، الکساندر سولژنیتسین، ترجمهی عبدالله توکل، انتشارات سروش، 1367
امروز سولژنیتسین مرد. کتاب مجمع الجزایر گولاگ او از تکان دهندهترین کتابهاییست که تابحال خواندهام.
۱ نظر:
سلام آقا ميشه ازتون خواهش(يعني التماس)كنم كه يه كار كوچولو كه واسه من يه دنياست انجام بدين؟
اين وبلاگ جناب رضا قاسمي با سايتش در كورآباد ما فيلتر شده، يه زحمت بكشيد اين آدرس ميلشونو واسه من كامنت بذاريد، شما رو به خدا.
ارسال یک نظر