آیا از آثار نویسندگان ایرانی هم چیزی خواندهاید؟
یک سال قبل در جنوب فرانسه، در پرووانس با یک آقای ایرانی آشنا شدم و از دانش فراوان او تعجب کردم. تمام شب با هم حرف میزدیم و در حرف کم نمیآورد. دلم نمیخواست گفتگوی ما پایان یابد. زبان روسی و انگلیسی و چند زبان دیگر میدانست. از افلاطون، اسکار وایلد، فالکنر و عمر خیام نقل قول میکرد. از دلایل و تبعات جنگ چچن و روسیه صحبت میکرد و تحلیل بسیار روشنی داشت. دربارهی کشور من چیزهایی میدانست که من خود نمیدانستم. من با حکیم خردمندی آشنا شده بودم. راستش میدانید طرف چه کاره بود؟ در شیفت شبانهی یک هتل، بار مسافران را جابهجا میکرد. باورم نمیشد. شما ایرانیها باربرانی چنین آگاه دارید که دانش آنها با استادان برابری میکند. من حتا میترسم تصور کنم که چه نویسندگانی دارید. باید اعتراف کنم که آثار معاصران شما را نخواندهام. به شدت تحت تاثیر عمر خیام هستم و از فلسفهی خوشباشی و بادهگساری او خوشم میآید. اما خوب، میدانم که او نویسندهی معاصر نیست.
البته باید به این نکته اشاره کنم که بحثهای باده و می، بحثهای عرفانی است که در فرهنگهای اسلاو یا غربی شاید نگنجد. در دورهی معاصر از چه کسانی تاثیر پذیرفتهاید؟
عمر خیام را که گفتم، جوزف برادسکی را هم. باید به ادامهی این لیست زنم و سه فرزندم را اضافه کنم. ویلیام فالکنر، الویس پریسلی، موتسارت، آب و هوای روسیه، خاویار و ... پدیدههایی دیگری (هستند) که بر من تاثیر فراوان دارند.
از استادان ادبیات معاصر روسیه، چه کسانی را توصیه میکنید؟
لودمیلا اولیتسکایا که کتابهای اندوهباری دربارهی زنان کلیمی نوشته و جوایز متعددی به خود اختصاص داده است. در عرصهی سینما باید به نیکیتا میخالکوف اشاره کنم که جایزهی اسکار برده است. اما تاثیرگذارترین چهرهی امروز روسیه آقای پوتین است. اطمینان دارم وقتی او حرف میزند، دنیا نفس در سینه حبس میکند. معنیاش این است که ما دوباره وارد بازی شدهایم.
قسمتی از مصاحبهی مجلهی گلستانه با آندرهی گلاسیموف (Andrei Gelassimov) نویسندهی روس
ماهنامهی گلستانه، شمارهی 94، آذر 87
۱ نظر:
مطلب جالبی بود مرسی
ارسال یک نظر