۱۳۸۵/۱۰/۲

من هم آنجا بودم

آخر هفته ي قبل كار فيلمبرداري فيلم محمد را تمام كرديم. واقعا كار طاقت فرسايي ست. آدم كمردرد مي گيرد. اميدوارم فيلم خوبي شود هرچند به خاطر بازي خودم دلسرد شدم.
ولي به هرحال تجربه ي بسيار خوبي بود از جريان ساخته شدن يك فيلم آماتوري. من هم مثل محمد تشكر مي كنم از مريمي، محمد، كاوه ، سعيد و آذرخانم.

۶ نظر:

Unknown گفت...

بی صبرانه منتظر اکرانش هستیم

ناشناس گفت...

کاوه مظاهری کارگردان بوده؟

علی فتح‌اللهی گفت...

برام خیلی جالبه که بازی تورو ببینم

ناشناس گفت...

آقا مخلصیم
خوبیید ؟
من ازتون دعوت کردم بیاید بازی
وبلاگمو ببینین بعد
بازی کنین دیگه
همین
در ضمن لینکارو نمی تونم درست کنم
بلاگ رولینگ فیلتره
و من عاجزم فعلاً
...

Naser گفت...

وااااااااااو. مرسي
جاداره كه اينجا از پدر و مادرم و ديگرون تشكر كنم.
اين رو جدي گفتم به خدا كه بازي من بد شده. مگه اينكه توي تدوين چيزي دربياد.
محمدجان، اين بازيه يا موج مكزيكي؟
عجله اي كه نيست؟ مي شه يه كم ديرتر اومد توي ميدون؟
اصلا فهميدم. به افتخار آقاي مهدي كه الان وارد زمين مي شن، يه كف مرتب ...

ناشناس گفت...

ناصر جان بیا بنویس دیگه هی منو اذیت می کنید شماها چرا ؟
همه تون باید بنویسین
رفتین شیراز که چی ؟
راستی به فروغ خانوم و علی آقا که اون روز دیدم هم سلام منو برسونین
زود دست به کار شین