سوار هواپیما هستیم. پرواز ِ رفت به سمت اروپا(همین ترکیه!). بعد از کلی شور زدن و دویدن کف سالن فرودگاه و جابا کردن کیف و ساک و طی کردن یه سالن دور و دراز رسیدیم به صندلی هامون. می بینم که بابام همینطوری وایساده. ازش می پرسم چرا نمی شینه؟ قضیه از این قراره که شماره ی صندلی مامانم 15 ردیف عقب تر از بابام ِ و بابام داره شور می زنه که یه وقت مامانم بغل دست یه مرد غریبه نشینه!!! می رم عقب و می فهمم که توی کارت پرواز مامان شماره ی صندلیش اشتباه شده و اون صندلی مال ِ یه آقای دیگه هست. مامان رو می آرم جلو و مهماندار با منت اجازه می ده که مامان پیش بابا بشینه. نفس راحتی می کشم و می شینم سر جام.
...موقع سرو غذا و نوشیدنی شده. قیافه ی ما که از بس عجله داشتیم ناهار هم نخوردیم از دیدن غذا شکفته. مهماندار با یه میز پر از نوشیدنی های جور واجور می آد و از هر کسی می پرسه که چی می خواد؟ دختر خالم ردیف اوله. یه Red Bullانتخاب می کنه، البته وقتی که مهماندار حالیش میکنه که باید برای نوشیدنی های الکلی و انرژی زا پول بده از خیرش می گذره و به یه کوکا کولای ساده قناعت می کنه. نوبت منه. روی میز چند نوع نوشابه، چند نوع آب میوه و آب هست که مجانی سرو می شن. چشمم به آب گوجه فرنگی می افته و یادم می آد که یکی از دوستام می گفت نوشیدنی ِ با کلاسیه و فقط جاهای باکلاس سرو می شه. بعد از چند لحظه ی کوتاه حرفم آماده می شه.
...موقع سرو غذا و نوشیدنی شده. قیافه ی ما که از بس عجله داشتیم ناهار هم نخوردیم از دیدن غذا شکفته. مهماندار با یه میز پر از نوشیدنی های جور واجور می آد و از هر کسی می پرسه که چی می خواد؟ دختر خالم ردیف اوله. یه Red Bullانتخاب می کنه، البته وقتی که مهماندار حالیش میکنه که باید برای نوشیدنی های الکلی و انرژی زا پول بده از خیرش می گذره و به یه کوکا کولای ساده قناعت می کنه. نوبت منه. روی میز چند نوع نوشابه، چند نوع آب میوه و آب هست که مجانی سرو می شن. چشمم به آب گوجه فرنگی می افته و یادم می آد که یکی از دوستام می گفت نوشیدنی ِ با کلاسیه و فقط جاهای باکلاس سرو می شه. بعد از چند لحظه ی کوتاه حرفم آماده می شه.
- Potato juice please.
Air host: Potato?
- Yes, potato.
Air host: Ha, tomato!
Air host: Potato?
- Yes, potato.
Air host: Ha, tomato!
۱۱ نظر:
بامزه بود.عجب سوتی باحالی دادی پسر آخه توی دزفول به گوجه فرنگی میگن تماته به سیب زمینی هم میگن پتاته!
حالا مزه اش چطور بود؟
آخي! حق داشتي نگران نمره ي آي الست باشي بنده ي خدا؟
:((
هاها!
خودت بیا به زبون خوش مدرک زبانت رو بده به من!
:) :D :))
باحال بود. کلی خندیدم. مرسی و بازم رسیدنت بخیر
ژي ي ي ي ي ي با
ژيبا ژيبا ژيبايي
:))
علی باور کن چند لحظه داشتم پیاز و سیب زمینی و گوجه رو مرور می کردم ولی نتیجه این شد.:))
و اون دوستان نامردی که این سوتی رو دال بر بیسوادی ِ من میدونن خیلی نامردن.
اونایی که پرسوناژ این طنز بامزه رو با خود مهدی اشتباه میگیرن، همونایی هستن که پرسوناژ بوف کور رو با صادق هدایت اشتباه می گرفتن و دل صادق هدایت رو خون کرده بودن
بابا تو دیگه کوتاه بیا رضا
خوش می گذره ؟
به همه تون خوش می گذره؟
معلومه هر جا ممد کنسرت داشته باشه به همه تون خوش می گذره.
ممد، ممد! هي هي!
ممد، ممد! هي هي!
ارسال یک نظر