"من دختر بدی بودم، یک دختر خیلی بد... "
لیزا - پیش دوستانش معروف به Slice (ترکه ای) - با والدینش به لندن رفت تا از "دوستان ناجورش " فاصله بگیرد. لیزا به عنوان دختری که تازه از امریکا آمده، بلافاصله توسط خانهی غیرعادی که به آن نقل مکان کرده بودند، افسون شد. ولی آیا حدس او دربارهی اینکه خانه جن زده است، صحت داشت یا اینکه اینها تنها تصورات یک نوجوان خیالپرداز بود؟
شما میتوانید داستان لیزا را در وبلاگ خود او و والدینش در طول چهار روز، که از سهشنبه 25 مارس شروع شده و به جمعه ختم شد، پیگیری کنید. برای اینکه کاملا در بطن داستان قرار بگیرید، میتوانید ایمیلهای شخصیتهای داستان را خوانده و پیغامهای متنیشان را در Twitter تعقیب کنید.
همهی نوشتههای وبلاگی آرشیو شدهاند؛ پس کافیست که آنها را به ترتیب نوشته شدن، مرور کنید.
وبلاگ لیزا
لیزا در تویتر
وبلاگ ری و لین (والدین لیزا)
ری و لین در تویتر
لیزا - پیش دوستانش معروف به Slice (ترکه ای) - با والدینش به لندن رفت تا از "دوستان ناجورش " فاصله بگیرد. لیزا به عنوان دختری که تازه از امریکا آمده، بلافاصله توسط خانهی غیرعادی که به آن نقل مکان کرده بودند، افسون شد. ولی آیا حدس او دربارهی اینکه خانه جن زده است، صحت داشت یا اینکه اینها تنها تصورات یک نوجوان خیالپرداز بود؟
شما میتوانید داستان لیزا را در وبلاگ خود او و والدینش در طول چهار روز، که از سهشنبه 25 مارس شروع شده و به جمعه ختم شد، پیگیری کنید. برای اینکه کاملا در بطن داستان قرار بگیرید، میتوانید ایمیلهای شخصیتهای داستان را خوانده و پیغامهای متنیشان را در Twitter تعقیب کنید.
همهی نوشتههای وبلاگی آرشیو شدهاند؛ پس کافیست که آنها را به ترتیب نوشته شدن، مرور کنید.
وبلاگ لیزا
لیزا در تویتر
وبلاگ ری و لین (والدین لیزا)
ری و لین در تویتر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر