خواجه امیر بیک کججی که روزگاری شاه طهماسب او را به زبان شعر ثنا می گفت، سرانجام به اتهام این که تسخیر کواکب خاصه آفتاب می کند - و آفتاب طالع سلاطین است – از تخت عزت به تخته ی مذلت افتاد و زنده به گور شد. ببینید شاه طهماسب چه روشی پیش گرفته بود برای اینکه او در زندان نتواند دست به سحر و جادو بزند:
"هم در این سال خواجه امیر بیک کججی که دیوان اعلی منصب وزارت خراسان داشت، در سبزوار تسخیر کواکب خصوصا آفتاب نموده بود. چون به مسامع عز و جلال رسید، مغضوب و مواخذه شده، حکم قضا اصدار یافت که جعبه را در صندوقی کرده دستهای او را از سوراخی که در آن صندوق کرده بودند، برون آورند و بندند تا بعضی از مقدمات سحر که موقوف بر عقود انگشتان باشد، در آن حالت به عمل نیاورد."
از "خلاصه التواریخ" قاضی احمد قمی معروف به میر منشی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر